ما به چنین شادی سختی نیاز داریم

[ad_1]

فرهنگ ملی و مذهبی ما در اصل فرهنگ شاد زیستن بود. در مسیر انحطاط و افول تمدن، اما به فرهنگ عزاداری و کمبود و ارزش های منفی تبدیل شده اند.

به گزارش ایسنا و به نقل از بعد خبرآنلایناحسان شریعتی در یادداشتی نوشت: با سعادت عهد دارم که سعادتش از آن من است (مولوی)

روزهای اول سال احتمالا شادترین روزها هستند. به نظر می رسد همه چیز از نو شروع می شود. همه از نو با یکدیگر آشنا می شوند و این شادی عمیق تر، آگاهانه تر و پویاتر از شادی ساده (لذت فوری و رفع نیاز موقت) است.

این سعادت که درجاتی دارد، در هر حال موقتی است و مانند رضایت از حالات ثابتی مانند شادی یا سعادت، مستمر و کامل نیست، بلکه معنای این شادمانی در ارتباط آن با طبیعت یا واقعیت است. وجود و عواطف واقعی، نه عواطف. فقط تأثیرات روانی- ذهنی و نسبی (یا لذت فوری یا رضایت پایدار).

خوشبختی این روزها البته تناسبی با اخبار ناگوار جنگ و کشتار در دنیا یا عزیزان و… ندارد، بلکه از تطبیق و تعامل با نظم و آهنگ هستی و طبیعت سرچشمه می گیرد.

ما در زندگی و در مبارزه با موانع آزادی و عدالت و رشد و تعالی به این نوع شادی و شادی نیاز مبرم داریم. فرهنگ ملی و مذهبی ما در اصل فرهنگ شاد زیستن بود. در مسیر انحطاط و افول تمدن، اما به فرهنگ عزاداری و کمبود و ارزش های منفی تبدیل شده اند. مثلاً در جهان بینی توحیدی مولانا، «ردای غم و شادی را دوخت»، غم را مبنای دستیابی به شادی قرار داد: «قند شادی میوه باغ غم است».

نقش دارو در بهبود فرآیند تولید اسپرم
خواندن

همانطور که در جهان بینی جهانی اسپینوزا، خوشبختی عبارت است از میل و تلاش انسان برای تصدیق وجود خود و افزایش و توسعه قدرت وجودی خود. «هدف حکمت و فلسفه اصولاً احیای این حس «سعادت» روحی و عرفانی متناسب با معنای هستی است و ما نیز در امواج غم و بحران‌های تودرتو به بیرون نیازمندیم. شادی و آرامش و آرامش در درون.”

انتهای پیام/

[ad_2]
sorsec

درباره ی admin_asooweb

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *