[ad_1]
ایسنا/ بوشهر سالیان دراز بود که ابرهای سیاه جهل و نادانی در آسمان ایران بر زمین مسلط بود. و اقوام ایرانی از خورشید درخشان علم و دانش بی بهره مانده اند. قبایلی که مردان و زنان شجاع و بااستعداد هستند، قرن ها بدنه نظام قبیله ای را با سخت کوشی به دوش کشیده اند، اما از دوران طلایی جهان چیزی جز تبعیض طبقاتی و جنسیتی نداشته اند.
تا اینکه معلمی از نسل بت پرست تاریخ پرچم علم را برافراشت و با همت و درایت کم نظیر خود درهای بسته دانش و دانش را گشود و با اندیشه ای بصیرتی جاهلان را با الفبا و دست مستضعفان از قبایل سرنگون کرد. به دست خدا بسپار و افتخارات هر دو جهان را به دست آورد. این معلم محمد بهمن بیگی نام داشت.
در اندیشه بهمن بیگی پیوندی عمیق و ناگسستنی بین مفاهیم «آموزش» و «صلح» وجود دارد، چنانکه می توان ادعا کرد که آرمان و هدف سواد، صلح است: صلح میان اقوام و قومیت ها، صلح زن و مرد و صلح. بین مردم عادی و قبایل. رهبران. صلح بین شهر و روستا گویی سواد تنها بستر شناخت توانایی های انسانی و اخلاقی عشایر بود.
بهمنبیگی میگوید: «به آن میگفتم اسلحه سخت و گچ سفید گلوله.» برای صلح، بیقرار بودم و کاری به جنگ نداشتم.
به جرأت می توان گفت یکی از مهم ترین دلایل موفقیت الگوی تربیتی بهمن بیگی نگاه او به معلم است. او از یک سو نقش و جایگاه ویژه ای را برای معلم قائل بود و از سوی دیگر به صورت عملی و اجرایی بر این اعتقاد تکیه می کرد.
بهمنبیگی در این باره میگوید: یکی از مهمترین دلایل شکست بزرگ و غمانگیز آموزش و پرورش امروز این است که در دنیای امروز به معلمان احترام کافی نمیگذارند. وقتی معلم بزرگوار و عزیز از شرافت کافی برخوردار نباشد، هوش و استعداد ارزشمند خود را از دست می دهد.
او معلمی بی نظیر و نویسنده ای بی نظیر بود. که خدماتش جهانی است. او عاشق گل های باغش است و آواز مرا زینت می دهد. کار اساتید خوشمزه است.
امرالله یوسفی_فرهنگی بازنشسته و شاگرد مرحوم بهمن بیگی
انتهای پیام/
sorsec